هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از حسرت دیدار معشوق و رنج‌های عشق سخن می‌گوید. شاعر خود را بلبل سوخته‌بالی می‌داند که در گلشن عشق پروانه‌وار سوخته است. او از داغ فراق و زخم هجران می‌نالد و پیراهنش را از پنبه‌ی داغ توصیف می‌کند. در پایان، مخاطبان را به شنیدن سخنانش که بوی دم عیسی دارد، دعوت می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر حاوی مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین استفاده از استعاره‌ها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۱۱

داغ تو بود لاله صفت زیب تن ما
چون غنچه بود زخم تو جزو بدن ما

دور از گل رخسار تو مانند شکوفه
از پنبهٔ داغ است به تن پیرهن ما

ما بلبل پر سوختهٔ گلشن عشقیم
نشکفت گلی غیر جنون از چمن ما

ای مرده دلان یک نفس از ما نگریزید
بوی دم عیسی شنوید از سخن ما

خو کردهٔ آغوش نزاکت منشانیم
از پرتو مهتاب سزد پیرهن ما

داریم ز بس حسرت دیدار چو جویا
هم مجلس تصویر بود انجمن ما
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.