هوش مصنوعی:
این شعر از رنجها و دردهای زندگی سخن میگوید و بیان میکند که چگونه آزارها و مشکلات، انسان را میآزارد و گاهی حتی درمانها نیز دردناک هستند. شاعر از شعلههای آه و ناله میگوید و اینکه حالش را میتوان از کارهایش فهمید. همچنین، اشارهای به بیعدالتی و رنج مردم دارد و اینکه هرچه امید طولانیتر باشد، آزار مردم بیشتر میشود. در پایان، شاعر به ارتباط با بزرگان و طبیعت اشاره میکند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق فلسفی و اجتماعی موجود در شعر، مانند رنج، بیعدالتی و ارتباط با طبیعت، برای درک و تجربه نوجوانان و بزرگسالان مناسبتر است. همچنین، برخی از عبارات ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۳۰
ساخت درد تازه محو از خاطرم آزارها
می کند سوزن تهی پارا علاج خارها
پرنیان شعله می بافم زتار و پود آه
می توان دریافت حالم از قماش کارها
گرد کلفت بسکه آید با سرشک از دل به چشم
پرده های دیده در ما و تو شد دیوارها
هر قدر طول امل، آزار مردم بیشتر
هست درخورد درازی پیچ و تاب مارها
نشتر مضراب چون بر رگ زنی طنبور را
خون به جای نغمه می آید برون از تارها
با بزرگانست جویا نشئهٔ کوچک دلی
همزبان گردند با هر کودکی کهسارها
می کند سوزن تهی پارا علاج خارها
پرنیان شعله می بافم زتار و پود آه
می توان دریافت حالم از قماش کارها
گرد کلفت بسکه آید با سرشک از دل به چشم
پرده های دیده در ما و تو شد دیوارها
هر قدر طول امل، آزار مردم بیشتر
هست درخورد درازی پیچ و تاب مارها
نشتر مضراب چون بر رگ زنی طنبور را
خون به جای نغمه می آید برون از تارها
با بزرگانست جویا نشئهٔ کوچک دلی
همزبان گردند با هر کودکی کهسارها
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.