هوش مصنوعی: شاعر در این متن از درد عشق و فراق می‌نالد. او از دیدن معشوق در دست دیگری رنج می‌برد و اشک‌هایش به خون دل تبدیل شده‌اند. شاعر به عاشقان توصیه می‌کند که هرگز عشق را کوچک نشمارند، چرا که جایگاه آن از آسمان نیز بالاتر است. او از درد عاشقان و یادآوری خاطرات گذشته سخن می‌گوید و اشاره می‌کند که تنها در خواب می‌تواند خیال معشوق را ببیند.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه‌ی عمیق و احساسات پیچیده‌ای است که درک آن‌ها برای مخاطبان جوان‌تر ممکن است دشوار باشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و نمادهای شعری نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی دارد.

شمارهٔ ۳۲

چسان بینم به دست غیردامان وصالش را
پریرویی که پروردم به خون دل نهالش را

به جای اشک حسرت خون دل می بارد از چشمم
زمژگان تا به چنگ آورده دامان خیالش را

به چشم کم مبین افتادگان عشق را هرگز
که از چرخ برین برتر بود جا، پایمالش را

از این پیمانه، چون پیمانهٔ دل، بوی درد آید
که آورد از مزار عاشقان خاک سفالش را؟

چو عمر رفته دیگر بر سرت هرگز نمی آید
مگر در خواب ببنی بعد از این جویا خیالش را
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.