هوش مصنوعی:
این شعر بیانگر احساسات عمیق و متناقض شاعر است که گاه مانند شعلهای سوزان و گاه مانند موجی بیقرار میشود. شاعر از تنهایی و گمنامی خود میگوید، اما در عین حال، این گمنامی او را مشهور میکند. او از عشق و شوقی سخن میگوید که مانند زنگولهای هر لحظه او را رسوا میکند. در نهایت، شاعر به بیخودی و از خود بیگانگی میرسد و آن را ستایش میکند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی موجود در شعر ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد.
شمارهٔ ۳۳
غمش گرم تپش گه شعله آسا می کند ما را
گهی بی دست و پا چون موج دریا می کند ما را
چنان در پردهٔ خاموشی ایم از دیده ها پنهان
که آواز شکست رنگ پیدا می کند ما را
زهم پروازی عنقا نبستم طرفی از عزلت
به گمنامی چو خود مشهور دنیا می کند ما را
براه کعبهٔ شوقت فغان از دل تپیدنها
که مانند جرس هر لحظه رسوا می کند ما را
زخود بیگانه یابم خویش را تا به خودم، جویا!
بنازم بیخودیها را که از ما می کند ما را
گهی بی دست و پا چون موج دریا می کند ما را
چنان در پردهٔ خاموشی ایم از دیده ها پنهان
که آواز شکست رنگ پیدا می کند ما را
زهم پروازی عنقا نبستم طرفی از عزلت
به گمنامی چو خود مشهور دنیا می کند ما را
براه کعبهٔ شوقت فغان از دل تپیدنها
که مانند جرس هر لحظه رسوا می کند ما را
زخود بیگانه یابم خویش را تا به خودم، جویا!
بنازم بیخودیها را که از ما می کند ما را
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.