۱۸۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۳۸

در عشق دل چو مخزن اسرار شد مرا
آئینه تجلی دیدار شد مرا

از بس نهان ز درد تو در گرد کلفتم
رنگ شکسته رخنهٔ دیوار شد مرا

برباد پای شوق و برون تاختم زخویش
پست و بلند مرحله هموار شد مرا

باشد مدام گرم پرافشانی از طپش
دل عندلیب آن گل رخسار شد مرا

تنگی دل فزود به کتمان راز عشق
قفل در خزینهٔ اسرار شد مرا
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.