۱۶۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۹

ترا محرومی ارزانی زآغوش تپیدنها
مرا صحرا به صحرا می برد جوش تپیدنها

به جای شیر از طفلی زبس خوناب غم خوردم
مرا گهوارهٔ راحت شد آغوش تپیدنها

چنان از شش جهت افشرد سختیهای ایامم
که رفتم چون رگ یاقوت از هوش تپیدنها

بحمدالله که شد دردم دوای درد بیدردی
نهد مرهم به نیش راحتم نوش تپیدنها
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.