هوش مصنوعی: این شعر از بیدل دهلوی بیانگر درد و رنج شاعر از ناملایمات زندگی، عشق ناکام و تنهایی است. او از پریشانی، عریانی وجود، پشیمانی و جنون ناشی از عشق سخن می‌گوید. همچنین، به مفاهیمی مانند تهی‌دستی، شکست و ویرانی وجود خود اشاره می‌کند. در نهایت، شاعر از بند عیب‌پوشی مردم و اسارت در نگاه دیگران شکایت دارد.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مضامین عمیق عاطفی و فلسفی است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، برخی مفاهیم مانند جنون، پشیمانی و ویرانی وجود ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال سنگین باشد.

شمارهٔ ۷۵

کی زر دنیا برآرد پریشانی مرا
گشته جزو تن چو گل تشریف عریانی مرا

دامن آلوده شست اشک پشیمانی مرا
حاصل از تر دامنی شد پاکدامانی مرا

مانع جودم نمی گردد تهی دستی که هست
هر مژه دست دگر در گوهر افشانی مرا

جای از بس داده ام در سر هوای عشق را
تختهٔ مشق جنون شد لوح پیشانی مرا

تا به کی باشم به بند عیب پوشیهای خلق
چشم بستن چون نگه کرده است زندانی مرا

شد دل از فیض شکستن آشنای بحر وصل
چون حباب آخر عمارت کرد ویرانی مرا

تنگ گیرد گر چنین گردون دون بر بیدلان
دور دامانش کند جویا گریبانی مرا
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۷
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.