۱۶۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۸۴

افزود عشق قدر دل دردناک را
اکسیر درد کرده زر این مشت خاک را

از آفتاب روز جزا فیض بیخودی
آسوده کرد سایه نشینان تاک را

مهمان نواز باش و برای خدا مکن
آلودهٔ هزار گنه جان پاک را

عشقش چنان نهفته بماند که دست شوق
در جیب صبر ریخته گلهای چاک را
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۳
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۵
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.