هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از عشق و مستی و بهاران سخن می‌گوید و از تأثیر این عوامل بر روح و دل خود می‌نویسد. او از گل‌های رنگین، طراوت چمن، و عشق بی‌درخواست یاد می‌کند و بیان می‌کند که هرچه دورتر باشد، نزدیک‌تر به دل است.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عاشقانه و شاعرانه است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد. همچنین، درک عمیق‌تر از استعاره‌ها و تشبیهات مورد استفاده در شعر، به بلوغ فکری و تجربه بیشتری نیاز دارد.

شمارهٔ ۱۲۰

بی طلب آورد مستی دوش دلدار مرا
آن گل خودرو چه رنگین کرد گلزار مرا

در بهاران بسکه لبریز طراوت شد چمن
نکهت گل موج سیلاب ست دیوار مرا

گشته هر برگ گلی بر آتش دل دامنی
در بهاران رونق دیگر بود کار مرا

داد و بیداد از لبم بی خواست گر خیزد چه دور؟
ظرف، دلتنگی نماید شوق سرشار مرا

هر که جویا دورتر باشد به دل نزدیک تر
رتبهٔ یاری بود پیش من اغیار مرا
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۱۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.