هوش مصنوعی: این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که به بیان احساسات عمیق و حالات روحی مانند بی‌تابی دل، عشق، هجران، و وصل می‌پردازد. شاعر از عناصری مانند سیماب، خورشید، دریا، و گوهر برای توصیف این احساسات استفاده کرده است. همچنین، تأکید بر سکوت و خاموشی به عنوان کلید گشایش دل و دریافت فیض الهی از مضامین اصلی این شعر است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و تشبیهات ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر پیچیده باشد.

شمارهٔ ۱۲۲

منع نتوان کرد از بی طاقتی سیماب را
مشکل است آری عنان داری دل بیتاب را

چون حسب کامل عیار افتاد از گوهر مپرس
کس نمی جوید نسب خورشید عالمتاب را

مخزن دل را زبان خامشی باشد کلید
یافتم از بستن لب فیض فتح الباب را

در شب هجرت چو چشمم گوهر افشانی کند
می کشد در گوش دریا حلقهٔ گرداب را

در حریم وصل از فیض شمیم زلف او
کرده محکم هر نفس در کام دل قلاب را

از بناگوشی کزو صبح تجلی را صفاست
می نماید حلقهٔ زلفش گل مهتاب را

ابروش زان شعلهٔ رخسار شد خون ریزتر
می برد با آنکه از شمشیر، آتش آب را

آرزوی خاطر از بحرین چشم و دل بجوی
گر تو جویا طالبی آن گوهر نایاب را
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۸
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.