هوش مصنوعی: شاعر در این متن از عشق و دیوانگی خود به معشوق سخن می‌گوید. او شب‌ها را با یاد روی معشوق و گیسوی آشفته‌اش می‌گذراند و درد فراق را توصیف می‌کند. شاعر از زیبایی‌های معشوق مانند مو، رخسار و قدش یاد می‌کند و آرزو می‌کند که بتواند از این عشق درمان شود. متن پر از تصاویر شاعرانه و استعاره‌های زیبا است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین استفاده از استعاره‌ها و اصطلاحات ادبی ممکن است نیاز به سطحی از بلوغ فکری و ادبی داشته باشد.

شمارهٔ ۱۲۳

ز بس دیوانگی کردم بیاد روی او شبها
ز وحشت گشته اند آشفته چون گیسوی او شبها

مگر درمان تواند گشت درد احتیاجش را
عرق چیند به دامن ماهتاب از روی او شبها

جواب منکر روز قیامت چون توان گفتن
به چنگ آرند تار عمر اگر از موی او شبها

خوش آن روشن دلی کز صافی فکرش توان چیدن
گل خورشید از آیینهٔ زانوی او شبها

عبیر افشان که یارب کرده زلف عنبرینش را
که عطر آگین به رنگ نافه شد از بوی او شبها

فضولی بر طرف کافی ست شمع خلوتم جویا
خیال نور رخسار و قد دلجوی او شبها
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۲۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.