۲۳۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۳۹

شب خیالم به خواب دید ترا
چقدرها به بر کشید ترا

مور ره یافته به خرمن گل
یا خط عنبرین دمید ترا

پای تا سر مزه است اندامت
به نگه می توان چشید ترا

آب رنگی نماند با لعلت
تشنه ای ظاهرا مکید ترا

گل و شمشاد و سرو را دیدم
به همه ناز می رسید ترا

باز مانده زکار قطره زدن
بسکه اشکم ز پی دوید ترا

گشت جویا ز خود تهی چون ماه
تا تواند به بر کشید ترا
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۳۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۴۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.