هوش مصنوعی: این شعر از حافظ، بیانگر احساسات عاشقانه و عرفانی است. شاعر از عشق و زیبایی معشوق سخن می‌گوید و از نگاه عارفانه به زندگی و طبیعت می‌پردازد. او از باده‌نوشی و شکستن توبه در فصل بهار یاد می‌کند و عشق را به عنوان نیرویی الهی توصیف می‌کند.
رده سنی: 16+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به باده‌نوشی و مفاهیم پیچیدهٔ ادبی نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.

شمارهٔ ۲۳۱

ز وانمود پریشانی ام چو گل عار است
که مشت بسته چو غنچه هزار دینار است

ز مرد کار مجو جز ملایمت در خشم
که چین جوهر ابروی تیغ هموار است

خیال روی تو از بس به دیده صورت بست
به رنگ عکس ز آیینه ها نمودار است

به محفل تو سرش در کف نیاز بود
دماغ هر که به رنگ پیا له سرشار است

بیار باده که فصل شکست توبهٔ ماست
خط سیاه تو ابر بهار رخسار است

مرا به بزم طلب از بلندی همت
چو برگ لاله زبان سر به مهر اظهار است

پر است بسکه دل از گرد کلفتم جویا
خیال یار در او همچو نقش دیوار است
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۳۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.