هوش مصنوعی: این شعر به توصیف زیبایی‌های فصل بهار و ییلاق می‌پردازد و از عناصری مانند گل، سبزه، و هوای بهاری برای ایجاد تصاویر شاعرانه استفاده می‌کند. شاعر از می‌نوشی و لذت‌بردن از طبیعت سخن می‌گوید و ییلاق را بهشتی روی زمین می‌داند.
رده سنی: 15+ این شعر دارای مفاهیم عمیق شاعرانه و عرفانی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، اشاره به می‌نوشی و مفاهیم انتزاعی مانند 'خلد برین' نیاز به درک ادبی و تجربه‌ی زندگی دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت می‌شود.

شمارهٔ ۲۳۰

بیا که موسم جوش بهار ییلاق است
پیاله گیر که گل در کنار ییلاق است

چرا نهان بود از دیده ها به پردهٔ غیب
اگر نه خلد برین شرمسار ییلاق است

در آن مقام که زاهد دم صلاح زند
پیاله زن که هوای بهار ییلاق است

هوای برف و گل جام و سبزهٔ میناست
جهان به موسم دی در شمار ییلاق است

همین زند نه هوایش دم از روانبخشی
که آب حیوان در جویبار ییلاق است

نکوست موسم دی با وجود می جویا
که جوش گل سبب اعتبار ییلاق است
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۲۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.