۱۷۵ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۴۷

گلشن در این بهار نه تنها شکفته است
کهسار و شهر و بیشه و صحرا شکفته است

شکر خدا که باز ز فیض بهار دهر
از بس شکفته تا به دل ما شکفته است

با صد هن چرا نزن خنده بر چمن
دل را که غنچه های تمنا شکفته است

یک گل برای زینت این نه چمن بس است
دنیاست گلستان چو دل ما شکفته است

از خنده های خشک مجو انبساط دل
جام تهی ز باده گل ناشکفته است

عالم تمام یک دهن خنده شد چو گل
جویا ز بس سراسر دنیا شکفته است
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۴۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۴۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.