۱۶۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۲۸۵

رفتن از خویش به یادش سفر مردان است
وادی بی خبری رهگذر مردان است

تیغ صاحب جگران است بریدن زجهان
چشم بستن ز دو عالم سپر مردان است

ناز بر زندگی خضر کند کشتهٔ عشق
هر که سر باخت در این راه سر مردان است

اضطرابم به ره وادی مقصود رساند
طپش دل ز غمش بال و پر مردان ا ست
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.