هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از زبان شاعری است که عشق و سودای درونی خود را به تصویر میکشد. او جهان را کوچک و بیارزش در برابر عشق خود میداند و زیباییهای ظاهری را ناشی از فیض باطن میخواند. شاعر با استفاده از تصاویر شاعرانه مانند چرخ خاکستری، صحرا، غنچه و جاده، احساسات عمیق خود را بیان میکند.
رده سنی:
15+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربه دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت میشود.
شمارهٔ ۲۸۶
چرخ خاکستری از آتش سودای من است
وسعت آباد جهان گوشهٔ صحرای من است
فیض باطن سبب زینت ظاهر باشد
چاک دل غنچه صفت زیب سراپای من است
طرفه انداز خرامی است ترا فرش رهت
تا نظر کار کند چشم تمنای من است
نبض بیمار صفت در ره شوقش جویا
جاده گرم طپش از گرمرویهای من است
وسعت آباد جهان گوشهٔ صحرای من است
فیض باطن سبب زینت ظاهر باشد
چاک دل غنچه صفت زیب سراپای من است
طرفه انداز خرامی است ترا فرش رهت
تا نظر کار کند چشم تمنای من است
نبض بیمار صفت در ره شوقش جویا
جاده گرم طپش از گرمرویهای من است
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۸۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۲۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.