هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه و عرفانی است که در آن شاعر از عشق عمیق خود به معشوق و رنجهای ناشی از این عشق سخن میگوید. او از زبان تیغ معشوق به عنوان عذرخواهی در روز قیامت یاد میکند و شهید عشق و لب تشنهاش را گواه این احساسات میداند. همچنین، شاعر به شهرت نیکویی معشوق اشاره میکند که حتی آفتاب پرستار روی ماه او شده است.
رده سنی:
16+
این متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آن به بلوغ فکری و عاطفی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۳۰۰
زبان تیغ تو در حشر عذرخواه من است
شهید عشقم و لب تشنگی گواه من است
نشست تا به رخت گرد خط همی نالم
که آه از اثر آه صبحگاه من است
بلند گشته چنان شهرت نکویی او
که آفتاب پرستار روی ماه من است
شهید عشقم و لب تشنگی گواه من است
نشست تا به رخت گرد خط همی نالم
که آه از اثر آه صبحگاه من است
بلند گشته چنان شهرت نکویی او
که آفتاب پرستار روی ماه من است
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۲۹۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۰۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.