هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از ریختن خون و اشک در راه عشق سخن میگوید. شاعر با تصاویری مانند ریختن باده در پیمانه و پروانههای گرد شمع، از دلدادگی و بیقراری دل در عشق میسراید. همچنین، به نقد پیروان عقل و ستایش دیوانگان عشق میپردازد.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، همراه با استفاده از استعارههای پیچیده، برای درک و تجربهی مخاطبان جوانتر مناسبتر است.
شمارهٔ ۳۵۶
آه کامشب محتسب آب رخ میخانه ریخت
خون عشرت بر زمین بسیار بیرحمانه ریخت
تا به دام عشق او آرام گیرد مرغ دل
دیده ام از قطره های اشک آب و دانه ریخت
خون آدم ریختن بر خاک پیش خوی اوست
آنقدر آسان که گویی باده در پیمانه ریخت
واله لولی وشی گشتم که چون شد گرم رقص
گرد غم از دل به دست افشاندن مستانه ریخت
شمع قدش جلوه پیراگشت تا در صحن باغ
در رهش گلبرگ ماند پر پروانه ریخت
پیروان عقل از ارباب معنی نیستند
معنیی گر بود جویا در دل دیوانه ریخت
خون عشرت بر زمین بسیار بیرحمانه ریخت
تا به دام عشق او آرام گیرد مرغ دل
دیده ام از قطره های اشک آب و دانه ریخت
خون آدم ریختن بر خاک پیش خوی اوست
آنقدر آسان که گویی باده در پیمانه ریخت
واله لولی وشی گشتم که چون شد گرم رقص
گرد غم از دل به دست افشاندن مستانه ریخت
شمع قدش جلوه پیراگشت تا در صحن باغ
در رهش گلبرگ ماند پر پروانه ریخت
پیروان عقل از ارباب معنی نیستند
معنیی گر بود جویا در دل دیوانه ریخت
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۹
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۵۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.