هوش مصنوعی: شاعر در این متن از ناامیدی و بی‌پاسخی معشوق یا جهان در برابر دردها و ناله‌هایش می‌نالد. هر بار به شکلی مختلف (طبیعت، معشوق، یا دیگران) روی می‌آورد، اما پاسخی نمی‌شنود. این احساس تنهایی و بی‌پناهی در قالب تصاویر شاعرانه مانند شبنم، گل، و خاک و خون بیان شده است.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عاطفی عمیق و نمادهای شاعرانه است که درک آن‌ها به بلوغ فکری و تجربه‌ی عاطفی نسبی نیاز دارد. همچنین، اشاره‌های غیرمستقیم به رنج و ناامیدی ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر نامفهوم یا سنگین باشد.

شمارهٔ ۳۵۹

کجا روم که به دردم رسید و هیچ نگفت
فغان که نالهٔ زارم شنید و هیچ نگفت

چو دید شوخی شبنم ببرگ گل در باغ
لب از حجاب به دندان گزید و هیچ نگفت

گرفتمش سر راهی به خاک و خون غلطان
رسید بر سرم، آهی کشید و هیچ نگفت

بگفتمش که کباب نگاه کیست دلم
به خنده جا نب من گرم دید و هیچ نگفت

شنید شکوهٔ اغیار را ز من جویا
ز غیر خاطرش از جان رمید و هیچ نگفت
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۵۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.