هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از ناامیدی و غم خود می‌گوید و بیان می‌کند که در جستجوی پادشاهی است که ارزشمند باشد. او از عشق و رنج‌هایش سخن می‌گوید و اشاره می‌کند که تنها دل بیقرار است که به دنبال حقیقت می‌گردد و دیگر هیچ چیز ارزشمند نیست.
رده سنی: 15+ مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه در این شعر وجود دارد که درک آن‌ها برای کودکان دشوار است. همچنین، مضامین غم و ناامیدی ممکن است برای گروه‌های سنی پایین‌تر نامناسب باشد.

شمارهٔ ۳۶۲

بهر روزی دلم غمین نیست
گو کمتر باش بیش ازین نیست

کو پادشهی که در پی نام
دستش ته سنگ از نگین نیست

داد از اشکی که نیست خونین
آه از آهی که آتشین نیست

سرزندهٔ عشق همچو شمعم
داغم پنهان در آستین نیست

دارد همه جا چو آینه روی
بر لوح جبین هر که چین نیست

غیر از دل بیقرار جویا
ویرانهٔ پادشه نشین نیست
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلاتن (مجتث مثمن مخبون)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۳۶۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۳۶۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.