هوش مصنوعی: این متن شعری است که از درد عشق و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. شاعر از عشق به فردی بی‌اعتقاد و سرکش شکایت دارد و بیان می‌کند که هرچه بیشتر به این عشق می‌پیچد، بیشتر درگیر آن می‌شود. همچنین، این شعر به ناپایداری دنیا و رفتارهای نادرست انسان‌ها اشاره می‌کند و تأکید دارد که کسانی که بدخواهی پیشه می‌کنند، هرگز به خوشی نخواهند رسید.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و اجتماعی است که درک آن به بلوغ فکری نیاز دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند درد عشق و انتقادهای اجتماعی برای مخاطبان کم‌سن‌وسال ممکن است نامفهوم یا سنگین باشد.

شمارهٔ ۴۱۳

عبث دل از غم آن شوخ کافرکیش می پیچد
که گردد عقده محکم هر قدر بر خویش می پیچد

نپردازد به خود با آنکه از آشفتگی زلفش
ندانم اینقدر چون بر من درویش می پیچد

نباشد گرد بادآسا تمیزی اهل دنیا را
به دامن هر گل و خاری که آید پیش می پیچد

خوشی هرگز نبیند هر که بدخواهی است آیینش
به خو پیوسته همچون مار ظلم اندیش می پیچد

به قدر خواهشت دنیا اسیر خویشتن سازد
تو گر جویا به دنیا بیش پیچی بیش می پیچد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۱۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۱۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.