۱۳۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۴۹۰

سهی سروی که رفتارش ز دل خوناب می ریزد
ز هر نقش قدم رنگ گل مهتاب می ریزد

دل هر کس که بگدازد ز سوز نالهٔ بلبل
به جای اشک از مژگان گلاب ناب می ریزد

شب بیداد هجرانت ز بس بر خویش می پیچم
ز دل تا دید اشکم رنگ صد گرداب می ریزد

شود گر روبرو با شعلهٔ رخسار او یکره
زکف مشاطه را آیینه همچون آب می ریزد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۸۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۹۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.