هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از عشق، رنجهای عاشقانه، و مفاهیم معنوی مانند ریاضت و شهید سخن میگوید. شاعر از عشق به معشوق، رنجهای ناشی از فراق، و مفاهیم نمادین مانند شراب طهور و محشر یاد میکند. همچنین، اشاراتی به طبیعت و عناصری مانند لاله و بید دارد که به زیبایی شعر افزودهاند.
رده سنی:
16+
مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه، استفاده از نمادهای پیچیده مانند شراب طهور و محشر، و همچنین زبان ادبی سنگین، درک این شعر را برای مخاطبان جوانتر دشوار میکند. این محتوا برای کسانی مناسب است که با ادبیات کلاسیک فارسی آشنایی نسبی دارند.
شمارهٔ ۴۹۸
عشقم غلام خویش ز بخت سعید کرد
از فیض رنگ زرد مرا زر خرید کرد
هر کس گرفت روزه در این نشئه از حرام
چون از زمانه رخت سفر بست عید کرد
سرگرمی کسی که ز جام ریاضت است
در ساغر از گداز تن خود نبید کرد
در خون اشک بسکه تپد لاله دشت را
هر جلوهٔ تو محشر چندین شهید کرد
خوش انکه جا به خلوت خورشید طلعتی
همچون سحر ز یاری بخت سفید کرد
سرمستی شراب طهورش نصیب باد
هر کس کشید ساغر و لعن یزید کرد
جویا فغان زهجر که خنجر به صحن باغ
فرش رهم ز سایهٔ هر برگ بید کرد
از فیض رنگ زرد مرا زر خرید کرد
هر کس گرفت روزه در این نشئه از حرام
چون از زمانه رخت سفر بست عید کرد
سرگرمی کسی که ز جام ریاضت است
در ساغر از گداز تن خود نبید کرد
در خون اشک بسکه تپد لاله دشت را
هر جلوهٔ تو محشر چندین شهید کرد
خوش انکه جا به خلوت خورشید طلعتی
همچون سحر ز یاری بخت سفید کرد
سرمستی شراب طهورش نصیب باد
هر کس کشید ساغر و لعن یزید کرد
جویا فغان زهجر که خنجر به صحن باغ
فرش رهم ز سایهٔ هر برگ بید کرد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۴۹۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۴۹۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.