۱۸۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۰۳

مانع سوز دل خستگی آزرم شود
کی علاج تب عشق از عرق شرم شود

دین و دل نذر گذارم تو مگر رام شوی
می کشم چله کمان تو مگر نرم شود

گردد از عکس رخش موم صفت آینه آب
هم چو خورشید مه من چو ز می گرم شود

می شود شرم ز بالای خرامت شوخی
شوخی از پهلوی تمکین تو آزرم شود

بید مجنون ز سرافکندگی آید بنظر
از قد و قامت او سرو چو در شرم شود

برد دلش نور نور یقین تافته جویا چون شمع
زآتش عشق کسی را که سرش گرم شود
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۰۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۰۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.