۱۵۱ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۱۷

دلی که نیست حزین شادمان نمی باشد
گر اینچنین نبود آنچنان نمی باشد

ز حادثات اگر خواهی ایمنی بگریز
به کشوری که در او آسمان نمی باشد

چه مایه نفع که از نقد عمر برگیرد
کسی که در غم سود و زیان نمی باشد

به اوج قرب چسان ره بری ز استدلال
برای بام فلک نردبان نمی باشد

به قدر بودن دنیا به فکر دنیا باش
کسی همیشه در این خاکدان نمی باشد

بهشت نقدی اگر هست در جهان جویا
به جز مصاحبت دوستان نمی باشد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۱۶
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۱۸
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.