هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه است که از زیباییهای طبیعت و احساسات عاشقانه سخن میگوید. شاعر از گلها، غنچهها، و رنگهای طبیعت برای بیان احساسات خود استفاده میکند و به عشق، دوری، و درد هجران اشاره دارد.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی است که برای درک کامل آن، خواننده باید از بلوغ عاطفی و فکری کافی برخوردار باشد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۵۲۱
بی رخت گل در چمن آشفتگی ها می کند
غنچه با بوی تو در یک پیرهن جا می کند
پیش پیش رنگ رخسار خود از خود می رویم
در چنین دوری که چشمت کار صهبا می کند
راز در هر دل که جا گیرد نفس نامحرم است
عاشقان را دم زدن چون صبح روشن می کند
باز دل را دیده ام جویا هلاک درد هجر
با سر زلف نکویان میل سودا می کند
غنچه با بوی تو در یک پیرهن جا می کند
پیش پیش رنگ رخسار خود از خود می رویم
در چنین دوری که چشمت کار صهبا می کند
راز در هر دل که جا گیرد نفس نامحرم است
عاشقان را دم زدن چون صبح روشن می کند
باز دل را دیده ام جویا هلاک درد هجر
با سر زلف نکویان میل سودا می کند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۲۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۲۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.