هوش مصنوعی:
این متن شعری است که به زیبایی هنر، صداقت، پاکی دل، و ارزشهای اخلاقی میپردازد. شاعر از مفاهیمی مانند طمعنکردن، آبرومندی، صدق و صفا، و پاکدلی سخن میگوید و تأکید میکند که دل باید مانند آیینهای صاف باشد. همچنین، از بیماری بیدردی و اهمیت داغ دل در زیبایی زندگی یاد میکند. در پایان، شعر را به قند تشبیه میکند که اگر از لب شاعر شنیده شود، شیرینیاش تکرار میشود.
رده سنی:
15+
متن دارای مفاهیم عمیق ادبی و اخلاقی است که درک آنها به سطحی از بلوغ فکری و تجربه نیاز دارد. همچنین، برخی از اشارات عرفانی و اخلاقی ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۵۲۲
خلعت بی طمعی زیب هنرور باشد
آبرو شمع نهانخانه گوهر باشد
صبح از صدق صفا فیض جهانگیری یافت
هر که دل را کند آیینه سکندر باشد
اینقدر خاک تمنا چه فشانی بر دل؟
تا به کی آب حیات تو مکدر باشد
غیر را راه مده در حرم کعبهٔ دل
نیست شایستهٔ مسجد که مصور باشد
چه بلایی است عزیزان مرض بیدردی
داغ دل گر نشود نیک نکوتر باشد
این غزلهای تو جویا که بعینه قند است
از لبش گر شنوی قند مکرر باشد
آبرو شمع نهانخانه گوهر باشد
صبح از صدق صفا فیض جهانگیری یافت
هر که دل را کند آیینه سکندر باشد
اینقدر خاک تمنا چه فشانی بر دل؟
تا به کی آب حیات تو مکدر باشد
غیر را راه مده در حرم کعبهٔ دل
نیست شایستهٔ مسجد که مصور باشد
چه بلایی است عزیزان مرض بیدردی
داغ دل گر نشود نیک نکوتر باشد
این غزلهای تو جویا که بعینه قند است
از لبش گر شنوی قند مکرر باشد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۲۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۲۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.