۱۳۶ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۲۳

پا ز سر در ره شوقش چو شرر باید کرد
خردهٔ جان به کف از خویش سفر باید کرد

این شکرخند کز ابنای زمان می بینی
لب خمیازهٔ شیر است حذر باید کرد

تا دل اهل بصیرت خورد از دیدنت آب
فکر گردآوری خود چو گهر باید کرد

هیچ دانی زچه مقراض دو پلکت دادند
یعنی از غیر خدا قطع نظر باید کرد

تا دلت مطلع انوار حقیقت گردد
سعی در پاکی طینت چو سحر باید کرد

پای توفیق بهرآه آر و دل از دست مده
کار هر گه به افتاد جگر باید کرد

ذکر و فکر سخنم دل نگشاید جویا
بعد از این ذکر دگر فکر دگر باید کرد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۲۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۲۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.