۱۲۷ بار خوانده شده

شمارهٔ ۵۲۵

ترک دنیا باعث نیکویی حال تو شد
همچو موج افشاندن دستی پر و بال تو شد

ریخت گرد خط به گرد عارضت زان کز حیا
گردش رنگ آسیای دانهٔ خال تو شد

هر طرف سرو روانت در خرام آمد به ناز
چشم مردم همچو نقش پا به دنبال تو شد

خیرگی با سایه پرورد نزاکت کافری است
ای نگه آن صفحهٔ رخسار پامال تو شد

قامتش در خاک و خونم با زبان حال گفت
عاقبت کار تو شد گفتم به اقبال تو شد

عندلیب گلشن قدس است دل جویا ولی
رشتهٔ بال و پر او طول آمال تو شد
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۲۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۲۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.