هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از عشق و مستی سخن میگوید و احساسات عمیق خود را نسبت به معشوق بیان میکند. او از درد عشق، تنهایی و اختلاط با نااهلان شکایت دارد و آرزوی دیدار معشوق را دارد. تصاویری مانند گلستان، تیغ خودکشی و آتش عشق برای بیان احساساتش استفاده شدهاست.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عمیق عاشقانه و احساسی است که ممکن است برای مخاطبان کمسنوسال قابل درک نباشد. همچنین، اشارههایی به مفاهیمی مانند خودکشی و درد عشق وجود دارد که مناسب گروه سنی بزرگتر است.
شمارهٔ ۵۳۵
شبی که مستی باد تو در سرم باشد
دل گداخته صهبای ساغرم باشد
به هر طرف که گشایم نظر گلستان است
خیال روی تو تا در برابرم باشد
منم به معرکهٔ خودکشی چنان تیغی
که پیچ و تاب غم عشق جوهرم باشد
خبر نکرده سر خود گرفتن از بزمم
ادای تازهٔ آن شوخ خود سرم باشد
کجاست آتش عشقی که دست بی گل داغ
ز کار مانده تر از بال بی پرم باشد
قیامت است مرا اختلاط با دونان
طنین هر مگسی شور محشرم باشد
شوم شبی که هماغوش یاد او جویا
چو بوی غنچه ز گلبرگ بسترم باشد
دل گداخته صهبای ساغرم باشد
به هر طرف که گشایم نظر گلستان است
خیال روی تو تا در برابرم باشد
منم به معرکهٔ خودکشی چنان تیغی
که پیچ و تاب غم عشق جوهرم باشد
خبر نکرده سر خود گرفتن از بزمم
ادای تازهٔ آن شوخ خود سرم باشد
کجاست آتش عشقی که دست بی گل داغ
ز کار مانده تر از بال بی پرم باشد
قیامت است مرا اختلاط با دونان
طنین هر مگسی شور محشرم باشد
شوم شبی که هماغوش یاد او جویا
چو بوی غنچه ز گلبرگ بسترم باشد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۰
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۳۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.