هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و غمگین، از درد فراق و هجران معشوق می‌گوید. شاعر با تصاویری مانند اشک، خون دل، و ناله، احساسات خود را بیان می‌کند و از تأثیر دیدار معشوق بر روح و روانش سخن می‌گوید.
رده سنی: 16+ متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که ممکن است برای کودکان و نوجوانان کم‌سن‌وسال قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیه‌های پیچیده، فهم آن را برای گروه‌های سنی پایین‌تر دشوار می‌کند.

شمارهٔ ۵۳۸

خون دلم چو از سر مژگان فرو چکید
صاف نشاط از آن لب خندان فرو چکید

آبی که خورده بود دل از دیدن تو دوش
امروز اشک گشت و ز مژگان فرو چکید

در گلشنی که سرو تو رنگ خرام ریخت
خوناب ناله از لب مژگان فروچکید

می خوردی و زلال طراوت زعارضت
چون اشک اهل درد به دامان فروچکید

بر تن گریست بی تو ز بس مو بمو مرا
چون شمع اشک من زگریبان فروچکید

نام خداچو صاف صبوحی به لب نهاد
طوفان رنگ زان رخ رخشان فرو چکید

از آه دردناک من امروز چرخ را
خون شفق زگوشهٔ دامان فروچکید

جویا به کام تلخی هجران چشیده ام
آب نبات زان لب خندان فروچکید
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۳۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۳۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.