هوش مصنوعی: شاعر در این شعر از درد فراق و حیرانی ناشی از دوری معشوق می‌گوید. او از دل‌تنگی، بی‌قراری و بی‌پناهی خود سخن می‌گوید و آرزو می‌کند که هیچ‌کس جز او در گرداب حیرانی و سردرگمی گرفتار نشود.
رده سنی: 15+ این شعر دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن مستلزم بلوغ فکری و عاطفی است. همچنین، استفاده از استعاره‌ها و تشبیهات پیچیده ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد.

شمارهٔ ۵۷۲

بی تو چشمم حلقهٔ گلدام حیرانی مباد
دود دل مرغولهٔ زلف پریشانی مباد

حد طبعم لباسی برنتابد شعله وار
بر تنم جز جامهٔ چسپان عریانی مباد

دل چو گردد آب کوه صبر را از جا کند
کشتی ام یارب در این سیلاب طوفانی مباد

غیر من جویا به بزم رقص آن طاووس خلد
دیگری سرگشتهٔ گرداب حیرانی مباد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۵۷۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۵۷۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.