هوش مصنوعی:
این متن شعری است که با استفاده از تصاویر و استعارههای زیبا، احساسات عمیق عاشقانه و روحانی را بیان میکند. شاعر از عناصری مانند گوهر، موج، غنچه، گل، صبحدم و شمع برای توصیف عشق و اشتیاق استفاده کرده است. همچنین، اشارههایی به رنجهای عشق و جفا نیز در متن دیده میشود.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و عرفانی است که درک آنها به بلوغ فکری و تجربهی بیشتری نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۶۱۱
بسکه گوهر بر کنارم چشم خون بالا فشاند
بی نیازیم آستین چون موج بر دریا فشاند
از شکفتن غنچه آب روی گلشن را فزود
گوییا مشت گلابی بر رخ گلها فشاند
روسفیدی را که دل گنجینهٔ مهر تو شد
بر جهان چون صبحدم دامان استغنا فشاند
چشم دارم سرو رعنایی برون آید زخاک
تخم اشکی دیده ام کز یاد آن بالا فشاند
بسکه از نظارهٔ او در گداز حیرت است
شمع محفل پیه چشم از دیدهٔ بینا فشاند
هر که بشکسته ست از سنگ جفا جویا دلی
در حقیقت پیش راهش ریزهٔ مینا فشاند
بی نیازیم آستین چون موج بر دریا فشاند
از شکفتن غنچه آب روی گلشن را فزود
گوییا مشت گلابی بر رخ گلها فشاند
روسفیدی را که دل گنجینهٔ مهر تو شد
بر جهان چون صبحدم دامان استغنا فشاند
چشم دارم سرو رعنایی برون آید زخاک
تخم اشکی دیده ام کز یاد آن بالا فشاند
بسکه از نظارهٔ او در گداز حیرت است
شمع محفل پیه چشم از دیدهٔ بینا فشاند
هر که بشکسته ست از سنگ جفا جویا دلی
در حقیقت پیش راهش ریزهٔ مینا فشاند
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۱۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۱۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.