هوش مصنوعی: شاعر در این متن از نارضایتی خود از زندگی و جهان می‌گوید و بیان می‌کند که هیچ چیز او را سیراب نکرده است. او به انتقاد از تکبر و خودبینی می‌پردازد و اشاره می‌کند که کسانی که خود را فراموش می‌کنند، در نهایت گم می‌شوند. همچنین، او از پایداری در راه آزادگی سخن می‌گوید و عشق را بازاری توصیف می‌کند که در آن زیان‌ها به سود تبدیل می‌شوند.
رده سنی: 16+ متن دارای مفاهیم عمیق فلسفی و عرفانی است که درک آن‌ها نیاز به بلوغ فکری دارد. همچنین، برخی از مضامین مانند ناامیدی و انتقاد از جامعه ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر سنگین باشد.

شمارهٔ ۶۱۲

از زمین و آسمان هرگز دلم آبی نخورد
تر نمی گردد دماغ خواهشم زین صاف و درد

پاس خود کی می تواند اهل نخوت داشتن
خویش را گم می کند آری به خود هر کس سپرد

ایمن است از دست انداز خزان حادثات
در ره آزادگی چون سرو هر کس پا فشرد

دوش آن ماه تمام از روزنم طالع نشد
تا سحرگه دیده ام بی او کواکب می شمرد

سود می گردد زیانها جمله در بازار او
هر که جویا خویش را در عشق بازی باخت، برد
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۲
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۱۱
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۱۳
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.