۱۴۲ بار خوانده شده

شمارهٔ ۶۳۵

گل به آن روی نکو می ماند
مل به لعل لب او می ماند

ماه اگر ماه شب چارده است
بی کم و کاست به او می ماند

ستم و جور بمن می گذرد
به تو ای عربده جو می ماند

باده تر طیب دماغم نکند
سر خشکم بکدو می ماند

ساغر می چو لبالب باشد
به تو ای آینه رو می ماند

جوهر تیغ ستم در کف چرخ
کی به آن پیچش مو می ماند

رفتم از سیر گل و غنچه ز دست
این بجام آن به سبو می ماند

مژه بر دور دو چشمم جویا
به کنار لب جو می ماند
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۳۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۳۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.