هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه از درد عشق و رنج‌های ناشی از آن سخن می‌گوید. شاعر با استفاده از تصاویر زیبا مانند چکیدن خون از دل، شرمندگی طاووس، و بلبل‌های گلستان، احساسات خود را بیان می‌کند. او از تغافل معشوق و ناامیدی‌های عاشقانه می‌نالد و در نهایت به توکل و رهایی اشاره می‌کند.
رده سنی: 16+ این شعر دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن نیاز به بلوغ عاطفی دارد. همچنین، استفاده از استعاره‌های پیچیده و مفاهیم نمادین ممکن است برای مخاطبان جوان‌تر دشوار باشد.

شمارهٔ ۶۶۱

دایما خون دلم زان زلف و کاکل می چکد
آب و رنگ گل نگر کز شاخ سنبل می چکد

سرو رنگین جلوه ام چون در خرام آید به ناز
خون خجلت از پر طاووس گل گل می چکد

در گلستانی که آب از جوی یکرنگی خورد
خون گل پیوسته از منقار بلبل می چکد

گشته ام در عشق او تریاکی تریاق صبر
بسکه زان تیغ مژه زهر تغافل می چکد

زینهار از همزبانی فیض کیفیت مجوی
کز لبش صاف تکلم بی تامل می چکد

حرص دارد تشنهٔ صد آرزو جویا مرا
ورنه آب گوهر از دست توکل می چکد
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۴
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۶۶۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۶۶۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.