هوش مصنوعی:
این متن شعری عاشقانه است که در آن شاعر از درد عشق و دلتنگی سخن میگوید. او از سوختن دل به خاطر عشق، از دست دادن آرامش و مقایسه خود با پروانهای که در آتش عشق میسوزد، صحبت میکند. شاعر تأکید میکند که حتی با وجود تمام رنجها، عشق ارزشمند است و از بیدردی و بیتفاوتی دیگران انتقاد میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاشقانه و احساسی است که درک آنها به بلوغ عاطفی و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و زبان ادبی ممکن است برای مخاطبان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۷۱۰
اگر از سوز عشقت سوخت دل دیوانه ای کمتر
وگر بر باد شد خاکسترش پروانه ای کمتر
به پیش مستی چشمش که یارب باد روز افزون
بود سامان صد میخانه از پیمانه ای کمتر
نثار دوست کن گر نیم جانی در بدن داری
ز همت دور باشد بودن از پروانه ای کمتر
ز جوش درد بی او خون دل در دیده اش گردد
تو ای بی درد تا کی باشی از پیمانه ای کمتر
به چشم آنکه باشد خاطرش معمور دلتنگی
بود وسعت سرای عالم از ویرانه ای کمتر
ز بس لبریز درد عشق خوبان گشته ام جویا
به گوشم قصهٔ مجنون بود افسانه ای کمتر
وگر بر باد شد خاکسترش پروانه ای کمتر
به پیش مستی چشمش که یارب باد روز افزون
بود سامان صد میخانه از پیمانه ای کمتر
نثار دوست کن گر نیم جانی در بدن داری
ز همت دور باشد بودن از پروانه ای کمتر
ز جوش درد بی او خون دل در دیده اش گردد
تو ای بی درد تا کی باشی از پیمانه ای کمتر
به چشم آنکه باشد خاطرش معمور دلتنگی
بود وسعت سرای عالم از ویرانه ای کمتر
ز بس لبریز درد عشق خوبان گشته ام جویا
به گوشم قصهٔ مجنون بود افسانه ای کمتر
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۰۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۱۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.