۱۳۸ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۸۶

لعل لب او راست ز رنگین سخنی رنگ
چندانکه ازو یافت عقیق یمنی رنگ

گردید کبود از اثر بوسه لب یار
باشد گل شفتالوی او یاسمنی رنگ

شامی که بناگوش تو از پرده برآید
تا صبح بود روی هوا نسترنی رنگ

هر قطرهٔ خون شیون بلبل به تنم داشت
رفتی چو در آغوش قبای چمنی رنگ

جویا جگرم خون ز غم شوخ غزالیست
کز رشک خطش باخته مشک ختنی، رنگ
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۸۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۸۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.