۱۸۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۷۹۳

حسن صدا از آن دهن غنچه فام تنگ
چون معنی لطیف بود در کلام تنگ

گل گل نموده عارضش از حلقه های زلف
چون جلوهٔ ستاره به هنگام شام ننگ

پیوسته باشدم به قفا چشم انتظار
سوزن صفت از آن سپرم ره به گام تنگ

چون با دل اهتزاز گشاید اسیر چرخ
یارب کسی مباد گرفتارم دام تنگ

شد رخنه رخنه سینه ام از یاد ابروش
جویا به تیغ تیز شکافد نیام تنگ
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۷۹۲
گوهر بعدی:شمارهٔ ۷۹۴
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.