هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از زبان شاعری است که دلش به نشانههای مختلفی واکنش نشان میدهد. تیر و شمشیر نماد درد و رنج هستند، اما دل شاعر همچنان به عشق و زیباییهای طبیعت مانند گلشن و بلبل پاسخ میدهد. شاعر از فراق و غمهای عاشقانه مینالد و گویی صبح قیامت را در دنیا میبیند.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مضامین عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن به بلوغ فکری و احساسی نیاز دارد. همچنین، استفاده از استعارههای پیچیده و مفاهیم نمادین ممکن است برای خوانندگان جوانتر دشوار باشد.
شمارهٔ ۸۴۸
بشکفت، شد نشانهٔ آن تیر اگر دلم
خندید، گشت زخمی شمشیر اگر دلم
دارد سر شکار و چه سازم برون جهد
از صیدگاه ناشده نخجیر اگر دلم
ز آب و هوای گلشن حیرت عجب مدار
نالد به سوز بلبل تصویر اگر دلم
از یک خدنگ نیم کش او بخون طپد
بوده است دور ازو دو سر تیر اگر دلم
در دهر شور صبح قیامت فتد، کند
شرح غم فراق تو تقریر اگر دلم
خندید، گشت زخمی شمشیر اگر دلم
دارد سر شکار و چه سازم برون جهد
از صیدگاه ناشده نخجیر اگر دلم
ز آب و هوای گلشن حیرت عجب مدار
نالد به سوز بلبل تصویر اگر دلم
از یک خدنگ نیم کش او بخون طپد
بوده است دور ازو دو سر تیر اگر دلم
در دهر شور صبح قیامت فتد، کند
شرح غم فراق تو تقریر اگر دلم
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۴۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۴۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.