هوش مصنوعی:
شاعر در این متن از تجربیات روحی و عرفانی خود سخن میگوید. او با ریاضت و خموشی به درک عمیقتری از وجود خود رسیده، اما این سکوت و ریاضت باعث شده بیشتر در معرض توجه و رسوایی قرار گیرد. شاعر خود را دیوانهتر و سودازده توصیف میکند و از میی سخن میگوید که او را از اندیشههای دنیوی رها کرده است.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و فلسفی است که درک آن برای مخاطبان کمسنوسال دشوار است. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد.
شمارهٔ ۸۵۰
بستهٔ خود بودم از فیض ریاضت وا شدم
برگداز خویش تا بستم کمر، دریا شدم
بستن لب، بال پرواز است مرغ ناله را
تا خموشی پیشه کردم، بیشتر رسوا شدم
گشته ام دیوانه تر تا سوختم داغ جنون
لاله سان گنجینه دار مایهٔ سودا شدم
زان می ام جویا که در کام دل امشب ریختند
فارغ از اندیشهٔ دنیا و مافیها شدم
برگداز خویش تا بستم کمر، دریا شدم
بستن لب، بال پرواز است مرغ ناله را
تا خموشی پیشه کردم، بیشتر رسوا شدم
گشته ام دیوانه تر تا سوختم داغ جنون
لاله سان گنجینه دار مایهٔ سودا شدم
زان می ام جویا که در کام دل امشب ریختند
فارغ از اندیشهٔ دنیا و مافیها شدم
وزن: مفعول مفاعلن فعولن (هزج مسدس اخرب مقبوض محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۴۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۵۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.