هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن شاعر از نالههای خود به عنوان ابزاری برای بیان دردها و رنجهایش استفاده میکند. نالههای او به قدری تأثیرگذار هستند که میتوانند جهان را به گلستانی تبدیل کنند و حتی بر چرخ و فلک تأثیر بگذارند. شاعر از ناله به عنوان نمادی از عشق، حسرت و غم یاد میکند و آن را با عناصر طبیعی مانند گل و غنچه مقایسه میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مضامین عرفانی و احساسی عمیق است که ممکن است برای مخاطبان جوانتر قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و نمادهای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری و تجربهی زندگی دارد.
شمارهٔ ۸۶۶
نیست تنها بی رخت دشمن گریبان ناله ام
رخنه اندازد جرس آسا به دامان ناله ام
همره من گر شوی در گلستان جوش گل است
غنچه را از بس کند خاطر پریشان ناله ام
لخت دل با خون حسرت بسکه ریزد هر طرف
بی تکلف کرده عالم را گلستان ناله ام
رخنه می اندازدش چون غنچه در جیب و بغل
گر رساند چرخ را دستی به دامان ناله ام
نالهٔ نی می کند دل را همین سرگرم شوق
می شود آتش فروز صد نیستان ناله ام
دل طپیدن؛ طبل و لشکر؛ فوج غم؛ آهش؛ علم
سوی گردون می رود جویا به سامان ناله ام
رخنه اندازد جرس آسا به دامان ناله ام
همره من گر شوی در گلستان جوش گل است
غنچه را از بس کند خاطر پریشان ناله ام
لخت دل با خون حسرت بسکه ریزد هر طرف
بی تکلف کرده عالم را گلستان ناله ام
رخنه می اندازدش چون غنچه در جیب و بغل
گر رساند چرخ را دستی به دامان ناله ام
نالهٔ نی می کند دل را همین سرگرم شوق
می شود آتش فروز صد نیستان ناله ام
دل طپیدن؛ طبل و لشکر؛ فوج غم؛ آهش؛ علم
سوی گردون می رود جویا به سامان ناله ام
وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلن (رمل مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۱۱
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۶۵
گوهر بعدی:شمارهٔ ۸۶۷
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.