هوش مصنوعی: این شعر عاشقانه و عرفانی از درد فراق و اشتیاق به معشوق و یزدان سخن می‌گوید. شاعر با تصاویر زیبا و استعاره‌های عمیق، احساسات خود را بیان می‌کند و از طاعت و بندگی خداوند نیز سخن می‌راند.
رده سنی: 16+ محتوا شامل مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آن برای سنین پایین ممکن است دشوار باشد. همچنین، برخی از استعاره‌ها و تصاویر به کار رفته نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارند.

شمارهٔ ۹۰۰

شبی کز یاد آن مه بر جگر دندان بیفشاریم
چکد از دیده ام سیاره چون مژگان بیفشارم

سرم چون جاده باشد در کنار دامن منزل
اگر پا در طریق طاعت یزدان بیفشارم

کم از معنی ندانند اهل معنی لفظ رنگین را
به بر جسم لطیفش را به شوق جان بیفشارم

مرا با پنجهٔ سنگین دلی افشرده ای چندان
ترا در خلوت آغوش صد چندان بیفشارم

به بزم امتحان چون دست عجزم پنجه ور گردد
توانم بیضهٔ فولاد را آسان بیفشارم

من تر دامن از فیض ولای ساقی کوثر
نشانم آتش صد دوزخ ار دامان بیفشارم

مذاقم کامیاب لقمهٔ بی شبه می گردد
دمی کز جور گردون بر جگر دندان بیفشارم

زمین چون آسمان جویا به رقص شوق می آید
دل خود را اگر در ساغر دوران بیفشارم
وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مثمن محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۸۹۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۰۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.