۱۷۰ بار خوانده شده

شمارهٔ ۹۰۵

تا به معراج فنا یعنی شهادتگاه عشق
بال و پر از شعله مانند شرر می خواستیم

شوخ چشمی را ز حد برداشت شمع بزم یار
ما چراغ خلوت از خود چون گهر می خواستیم

حسن پاک آفتابم در خور هر دیده نیست
دیده ای از چشم شبنم شسته تر می خواستیم

تا بکام دل توان خندید جویا غنچه وار
در بهاران از خدا یک مشت زر می خواستیم
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۰۴
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۰۶
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.