هوش مصنوعی:
این متن شعری است که از عشق، رنجهای عاشقانه، و ناملایمات زندگی سخن میگوید. شاعر از نامهربانی معشوق و دردهای عشق شکایت میکند و به صبر و وفاداری خود اشاره دارد. همچنین، از ناعادلانه بودن اتهامات به عاشقان انتقاد میکند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عاطفی و انتقادی است که درک آن به بلوغ فکری و تجربهی زندگی نیاز دارد. همچنین، برخی از اصطلاحات و تشبیهات ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
شمارهٔ ۹۳۰
تو و نامهربانی و به قصد ما میان بستن
من و از جان و دل، دل بر خدنگ جانستان بستن
در آتش ریشه اش مانند نخل شعله جان دارد
سمندر را سزد بر سرو آهم آشیان بستن
پی قتلم که عمری شد هلاک آن بر و دوشم
به رنگ غنچه رنگین است دامن بر میان بستن
تو ترک جور کمتر کن که پیمان محبت را
نمک دارد گسستن از تو و از بیدلان بستن
کجا جویا و کی آسودگی ای مدعی رحمی
چنین رسوا نشاید تهمتی بر عاشقان بستن
من و از جان و دل، دل بر خدنگ جانستان بستن
در آتش ریشه اش مانند نخل شعله جان دارد
سمندر را سزد بر سرو آهم آشیان بستن
پی قتلم که عمری شد هلاک آن بر و دوشم
به رنگ غنچه رنگین است دامن بر میان بستن
تو ترک جور کمتر کن که پیمان محبت را
نمک دارد گسستن از تو و از بیدلان بستن
کجا جویا و کی آسودگی ای مدعی رحمی
چنین رسوا نشاید تهمتی بر عاشقان بستن
وزن: مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن (مجتث مثمن مخبون محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۲۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۳۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.