هوش مصنوعی:
شاعر در این شعر از زیباییهای طبیعت و تأثیر عشق و غم بر آن سخن میگوید. زمین پر از گل است و باران زلف معشوق باعث ذوب شدن نافه آهو میشود. غم شاعر مانند تندباد، لنگر زمین را میکشد و اشک او زمین را تر میکند. رنگارنگی گلها هر لحظه جلوهای جدید به زمین میبخشد و زمین از شدت خشم، خنجر به سوی آسمان میکشد. در پایان، شاعر اشاره میکند که به دلیل فراوانی گلها، هر کس از این سرزمین عبور کند، پا بر گلها میگذارد.
رده سنی:
16+
این شعر دارای مفاهیم عاشقانه و غنایی است که ممکن است برای کودکان قابل درک نباشد. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده نیاز به سطحی از بلوغ فکری دارد که معمولاً در نوجوانان و بزرگسالان یافت میشود.
شمارهٔ ۹۴۹
نیست جای پانهادن بر زمین
پرگل است امروز سرتاسر زمین
بسکه بار منت زلفت کشد
می گدازد نافه آهو بر زمین
در غمش از تندباد آه ما
باخت همچون آسمان لنگر زمین
لاله و گل می دهد بوی کباب
تا شد از یک قطره اشکم تر زمین
در نظر از جوش رنگارنگ گل
کرده هر دم جلوهٔ دیگر زمین
بسکه پرکین دید از هر سبزه ای
می کشد بر آسمان خنجر زمین
وادون از بسکه جویا پرگلست
پا خورد هر کس رود زین سرزمین
پرگل است امروز سرتاسر زمین
بسکه بار منت زلفت کشد
می گدازد نافه آهو بر زمین
در غمش از تندباد آه ما
باخت همچون آسمان لنگر زمین
لاله و گل می دهد بوی کباب
تا شد از یک قطره اشکم تر زمین
در نظر از جوش رنگارنگ گل
کرده هر دم جلوهٔ دیگر زمین
بسکه پرکین دید از هر سبزه ای
می کشد بر آسمان خنجر زمین
وادون از بسکه جویا پرگلست
پا خورد هر کس رود زین سرزمین
وزن: مفعول فاعلات مفاعیل فاعلن (مضارع مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۴۸
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۵۰
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.