هوش مصنوعی:
این شعر عاشقانه و عرفانی از حافظ، با استفاده از تصاویر زیبا و استعارههای غنی، به توصیف عشق و جمال معشوق و تأثیر آن بر روح و روان عاشق میپردازد. شاعر با اشاره به عناصری مانند شمع، چراغ، و پردهٔ فانوس، حالات درونی خود را بیان میکند و از خواننده میخواهد تا به باطن امور توجه کند.
رده سنی:
16+
متن دارای مفاهیم عمیق عرفانی و عاشقانه است که درک آنها نیاز به بلوغ فکری و آشنایی با ادبیات کلاسیک دارد. همچنین، برخی از استعارهها ممکن است برای مخاطبان جوانتر پیچیده باشد.
شمارهٔ ۹۵۱
ساعد او می زند بر شمع کافور آستین
دست حسنش می فشاند بر رخ حور آستین
بسکه روشن گشته بر دستم چراغ داغ عشق
شد بسان پردهٔ فانوس پرنور آستین
می شود چون صبح روشن از فراغ روی او
بر چراغ مرده افشاند گر از دور آستین
از لباس ظاهری یک ذره ای باطن بگیر!
دست تا موجود باشد نیست منظور آستین
دست حسنش می فشاند بر رخ حور آستین
بسکه روشن گشته بر دستم چراغ داغ عشق
شد بسان پردهٔ فانوس پرنور آستین
می شود چون صبح روشن از فراغ روی او
بر چراغ مرده افشاند گر از دور آستین
از لباس ظاهری یک ذره ای باطن بگیر!
دست تا موجود باشد نیست منظور آستین
وزن: مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن مفاعیلن (هزج مثمن سالم)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۵
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۵۰
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۵۲
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.