هوش مصنوعی:
این متن شعری است که در آن شاعر از عشق و اشتیاق به معشوق سخن میگوید. او از تأثیرات دیدار معشوق بر روح و جان خود میگوید و از نگرانیهای ناشی از این عشق عمیق سخن میراند. همچنین، شاعر به زیباییهای معشوق اشاره میکند و از رنجشهای ناشی از این رابطه عاشقانه شکوه میکند.
رده سنی:
16+
این متن دارای مضامین عاشقانه و احساسی عمیق است که درک آن برای نوجوانان و بزرگسالان مناسب است. همچنین، استفاده از استعارهها و تشبیههای پیچیده ممکن است برای کودکان و نوجوانان کمسنوسال قابل درک نباشد.
شمارهٔ ۹۹۰
حسن از تاب و تب است از شعلهٔ دیدار او
رنگ را آتش به جان افتاده از رخسار او
خانهٔ تن راست از باد نفس بیم زوال
خواب راحت کی سزد در سایهٔ دیوار او
صفا دارد ز بس اندام سیمین سمین او
بریزد سیل آب گوهر از کوه سرین او
چرا در عالم یکرنگی از رنجیدنش رنجم
که خط سرنوشت من بود چین جبین او
رنگ را آتش به جان افتاده از رخسار او
خانهٔ تن راست از باد نفس بیم زوال
خواب راحت کی سزد در سایهٔ دیوار او
صفا دارد ز بس اندام سیمین سمین او
بریزد سیل آب گوهر از کوه سرین او
چرا در عالم یکرنگی از رنجیدنش رنجم
که خط سرنوشت من بود چین جبین او
وزن: مفعول مفاعیل مفاعیل فعولن (هزج مثمن اخرب مکفوف محذوف)
قالب: غزل
تعداد ابیات: ۶
این گوهر را بشنوید
این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.
برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.
گوهر قبلی:شمارهٔ ۹۸۹
گوهر بعدی:شمارهٔ ۹۹۱
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.