۱۳۴ بار خوانده شده

شمارهٔ ۱۰۰۸

برنتابد دیدهٔ خونین ما بار نگاه
زان سبب با چشم دل باشیم در کار نگاه

روز وصلت مردم چشمم بسان عنکبوت
می دود از شوق دیدار تو بر تار نگاه

چشم بستن می نماید جلوهٔ دیدار دوست
هست حایل در من و معشوق دیوار نگاه

ترک چشمش باز امشب از سیه مستی بریخت
در گریبان دل ما جام سرشار نگاه

کیست آگه غیر دریا از ته کار حباب
کس چو دریا جویا نفهمیده است اسرار نگاه
اگر سوالی داری، اینجا بپرس.
این گوهر را بشنوید

این گوهر را با صدای خود، برای دیگران به یادگار بگذارید.

برای ضبط گوهر با صدای خود، لطفا به حساب کاربری وارد شوید.

گوهر قبلی:شمارهٔ ۱۰۰۷
گوهر بعدی:شمارهٔ ۱۰۰۹
نظرها و حاشیه ها
شما نخستین حاشیه را بنویسید.